ساختن یک برنامه تغذیه؟ درک نحوه رفتار افراد کلیدی است


سوءتغذیه منجر به 45 درصد از مرگ و میر کودکان در کشورهای آفریقایی می شود. در عین حال، نرخ چاقی کودکان بین سال های 2006 تا 2016 دو برابر شده است. بیش از 40 درصد از زنان در سنین باروری کم خون هستند. و 13.7 درصد از نوزادان هنگام تولد وزن کم دارند. رشد کوتاهی در منطقه آفریقا 30.7 درصد است که بالاتر از میانگین جهانی 22 درصد است.

در سال 2020، بیش از یک پنجم جمعیت آفریقا با گرسنگی مواجه شدند. 346.4 میلیون نفر با ناامنی غذایی شدید مواجه هستند. و 452 میلیون نفر دچار ناامنی غذایی متوسط ​​شدند.

برنامه های تغذیه چندین دهه است که از خانواده ها در آفریقا حمایت می کند. اما بسیاری از این برنامه ها نتایج غیرقطعی دارند.

به عنوان روانشناسان سلامت و دانشمندان علوم رفتاری، ما معتقدیم که این به این دلیل است که برنامه ها بر تناسب با زندگی خانواده ها تمرکز نمی کنند. انجام این کار همچنین مداخلات تغذیه ای را پایدار می کند. درک رفتارهای افرادی که توسط برنامه های تغذیه ای هدف قرار می گیرند می تواند وضعیت تغذیه آنها را بهبود بخشد.

تحقیقات اخیر ما نتایج مطالعاتی را بررسی کرد که تغییرات رفتاری را در برنامه‌های بهبود تغذیه برای مادران و کودکان در جنوب صحرای آفریقا گنجانده بود. یافته‌های ما نشان می‌دهد که برنامه‌های تغذیه‌ای که بر تغییر رفتار خانواده و جامعه تمرکز دارند، نتایج سلامت بهتری برای مادران و کودکان دارند.

سازمان بهداشت جهانی اهمیت تغییر رفتار را برای حمایت از سلامت مادر و کودک و کمک به رفع موانع در برنامه‌های تغذیه فعلی بیان کرده است. مطالعه ما یک گام فراتر می رود تا نشان دهد چگونه از مدل های تغییر رفتار برای طراحی برنامه های تغذیه بهتر استفاده کنیم.

علوم رفتاری

روانشناسان سلامت و دانشمندان علوم رفتاری مدل COM-B را توسعه دادند. این نشان می دهد که توانایی، فرصت و انگیزه یک فرد می تواند رفتار او را تغییر دهد. مطالعه ما نشان داد که این مدل را می توان برای در نظر گرفتن آنچه در زندگی افراد در هنگام طراحی مداخلات تغذیه ای از جمله موانعی برای خوردن غذای سالم وجود دارد، مورد استفاده قرار داد.

“قابلیت” از مدل COM-B به توانایی فیزیکی یک فرد، مانند مجموعه مهارت ها، و توانایی روانی، مانند دانش در مورد یک رفتار اشاره دارد. اگر فردی نداند چه غذاهایی باید بخورد تا سالم باشد یا احساس کند مهارت پخت غذاهای سالم را ندارد، نمی تواند رفتار خود را تغییر دهد. برنامه ها باید از مردم حمایت کنند تا بدانند غذاهای محلی سالم چیست و چگونه این غذاها را طبخ کنند، به طور بالقوه از طریق نمایش های آشپزی تحت رهبری جامعه. یافته‌های ما نشان می‌دهد که فقط آموزش افراد کافی نیست. تعاملی و کاربردی کردن درس ها در زندگی روزمره افراد، احتمال تغییر رفتار را افزایش می دهد.

“فرصت” از مدل COM-B به فرصت های فیزیکی یک فرد در محیط خود و فرصت های اجتماعی او مانند خانواده و جامعه گسترده تر اشاره دارد. برای مثال، اگر جوامع سیب و موز در محیط خود یا برای فروش نداشته باشند، به سادگی نمی توانند به این غذاها دسترسی داشته باشند. بنابراین برنامه ها باید از غذاهایی که در حال حاضر برای خرید در محیط مردم در دسترس هستند، حمایت کنند. در صورت امکان، آنها همچنین باید از جامعه گسترده تر برای رشد مواد غذایی حمایت کنند. افراد اطراف ما بر آنچه انجام می دهیم و آنچه می خوریم تأثیر می گذارند. برنامه ها باید سعی کنند افراد کلیدی جامعه و خانواده را تشویق کنند تا از شیوه های تغذیه حمایت کنند.

“انگیزه” از مدل COM-B به عادات و کارهایی که افراد بدون اینکه متوجه شوند انجام می دهند اشاره دارد (انگیزه خودکار). یکی از عادات یا هنجارها در بسیاری از جوامع، اولویت دادن به مردان و سپس کودکان برای خوردن غذا است. زنان اغلب باقیمانده غذا را حتی در زمان بارداری دریافت می کنند. این بدان معناست که زنان باردار مواد مغذی مورد نیاز خود را دریافت نمی کنند. برنامه ها باید با زنان، مردان و جوامع گسترده تر کار کنند تا انگیزه آنها برای اولویت دادن به تغذیه زنان و در عین حال احترام به فرهنگ و سنت باشد. این انگیزه بازتابی را تشویق می کند که در آن افراد می توانند آگاهانه در مورد غذا در ساختارهای اجتماعی تصمیم بگیرند.

برنامه های تغذیه ساختمان

هنگام طراحی برنامه های تغذیه، بهترین راه برای یادگیری در مورد انگیزه های افراد این است که مستقیماً در مورد مسائلی که با آن روبرو هستند و راه حل هایی که می خواهند بپرسید. هنگامی که مسائل و راه حل های بالقوه آنها را شناختید، می توانید از مدل های علوم رفتاری مانند مدل COM-B برای دسته بندی مسائل و راه حل ها استفاده کنید و شروع به طراحی برنامه هایی برای رفع این شکاف ها کنید.

برای رفتن یک گام فراتر، همان دانشمندان رفتارشناسی چرخ تغییر رفتار را نیز توسعه دادند که به ما کمک می کند تا به روش های مختلف فکر کنیم.

چرخ تغییر رفتار، با COM-B در مرکز و عملکرد مداخله در دایره بیرونی.
میچی و همکاران

مطالعه ما نشان می‌دهد که استفاده از چرخ تغییر رفتار در برنامه‌های تغذیه نیز ممکن است تأثیر آنها را افزایش دهد. چرخ پیشنهاد می کند:

  • دادن مشوق به شرکت کنندگان

  • با استفاده از ارتباطات متقاعد کننده

  • مدل سازی رژیم های غذایی سالم

  • تجدید ساختار محیط زیست

  • آموزش تغذیه به روشی تعاملی

  • تامین منابع مانند ابزار و نهال (توانمندسازی)

  • آموزش جوامع در زمینه پخت و پز یا روش های کشاورزی.

استفاده از مدل‌های علوم رفتاری ساده می‌تواند به برنامه‌ها برای درک زندگی مردم و نحوه طراحی مداخلات تغذیه‌ای که مستقیماً به نفع آن‌ها باشد، کمک کند، حتی زمانی که بودجه به پایان می‌رسد.

sitemap